چینی بهداشتی چیست؟

چینی بهداشتی چیست؟

سرامیک‌ بهداشتی

کاربرد اصلی سرامیک بهداشتی (Sanitary Ware) به صورت دستشویی، کاسه توالت و مانند آن ها است. به طور کلی در ایران و در بین عامه اصطلاح سرامیک‌ بهداشتی معمول نبوده، بلکه معمولا به این نوع فرآورده‌ ها عنوان چینی‌ بهداشتی اطلاق می‌ شود. ولی باید توجه داشت که اصولا اصطلاح چینی‌ بهداشتی، اصطلاح غلطی است. چرا که بدنه‌ این نوع فرآورده‌ ها همیشه از انواع چینی‌ نیست. سرامیک های بهداشتی معمولا از انواع چینی‌ زجاجی و نیمه‌ زجاجی و نیز بدنه‌ های خاک نسوز و استون ور ساخته می شوند. این نوع فرآورده ها معمولا تک پخت یا Once-Fired هستند. به عبارت دیگر پخت بدنه و لعاب سرامیک های بهداشتی در یک مرحله انجام می شود.

 

چینی نیمه‌ زجاجی و زجاجی

در تمامی کشور های جهان، چینی‌ های نیمه‌ زجاجی و زجاجی بیشتر از بقیه جهت ساخت سرامیک‌ های بهداشتی مورد استفاده قرار می‌ گیرند. باید توجه داشت که در ایران به طور کلی سرامیک‌ های بهداشتی از جنس چینی نیمه‌ زجاجی یا زجاجی هستند و به همین دلیل است که معمولا در ایران به سرامیک‌ های بهداشتی، عنوان غلط چینی‌ های بهداشتی اطلاق می‌ شود. در بعضی از متون، قید شده است که بدنه‌ سرامیک‌ های بهداشتی می‌ تواند از نوع ارتن ور فلدسپاتی نیز باشد. درحالی که در مبحث فعلی به این مورد اشاره نشده است. این امر به این دلیل است که منظور نویسندگان چنین متونی از ارتن‌ ور فلدسپاتی همان چینی نیمه‌ زجاجی است. چینی‌ های نیمه‌ زجاجی و حتی زجاجی از تکامل ارتن‌ ور فلدسپاتی حاصل شده‌اند بنابراین ایجاد مرز مشخصی بین ارتن‌ ور فلدسپاتی و چینی نیمه‌ زجاجی تقریبا ناممکن است.

سرامیک‌ های بهداشتی ساخته شده از چینی زجاجی معمولا دارای جذب آبی کمتر از 1 درصد هستند در صورتی که جذب آب سرامیک‌ های بهداشتی ساخته شده از چینی نیمه‌ زجاجی یا ارتن‌ ور فلدسپاتی از حدود 3 تا 14 درصد متغیر است. فرمول عمومی بدنه‌ های چینی زجاجی جهت ساخت سرامیک‌ های بهداشتی به صورت زیر است (درجه حرارت حدود 1200 درجه سانتی گراد)

 

درصد %       ماده اولیه

25     خاک چینی

25     بالکلی

20     نفلین سینیت

30     کوارتز

 

بدنه‌ های خا‌ک‌ نسوز

بعد از چینی زجاجی، بدنه‌ های خاک‌ نسوز (Fire Clay) پرمصرف‌ ترین نوع بدنه‌ ها جهت ساخت سرامیک‌ های بهداشتی هستند. با این همه باید توجه داشت که مصرف این نوع بدنه‌ ها به نسبت چینی‌ های زجاجی بسیار کمتر است. سرامیک‌ های بهداشتی خاک‌ نسوز معمولا بسیار ضخیم، سنگین و متخلخل بوده و معمولا در اماکن عمومی مورد استفاده قرار می‌ گیرند. خصوصیات بدنه‌ های خاک‌ نسوز نیز مانند بدنه‌ های استون ور تا حدود زیادی بستگی به خاک‌ نسوز مصرفی داشته بنابراین این بدنه‌ ها هم وابستگی زیادی به معادن محلی خاک‌ نسوز دارند. این نوع بدنه‌ ها عمدتا از خاک‌ نسوز (خام) و نیز خاک‌ نسوز پخته (Grog) تشکیل شده و در عین حال کائولن، کوارتز و فلدسپات نیز می‌ توانند در این بدنه‌ ها مصرف شوند.

بدنه‌ های خاک‌ نسوز (همیشه) ابتدا با انگوب سفید پوشانده شده (بدنه معمولا دارای لکه‌ های رنگی است) و سپس لعاب کدر (در همان حالت خام) روی انگوب سفید مورد استفاده قرار می‌ گیرد. این بدنه‌ ها همیشه تک پخت هستند. نقطه پخت بدنه و ذوب لعاب نیز حدود 1250 تا  1300 درجه سانتی گراد است.

 

 استون‌ ور ها

 

 کاربرد بدنه‌ های استون‌ ور صرفا در چارچوب فرآورده‌ های زمخت، ظروف خانگی و کاشی‌ ها خلاصه نمی‌ شود. استون‌ ور ها بدنه‌ های مناسبی جهت سرامیک‌ های بهداشتی نیز هستند. سرامیک‌ های بهداشتی استون‌ ور دارای استحکام بسیار خوبی بوده و به همین دلیل در اماکن عمومی مثل کارخانه‌ ها، بیمارستان‌ ها و غیره مورد استفاده قرار می‌ گیرند. معمولا در کارخانجات بدنه‌های استون‌ ور قهوه‌ ای و در بیمارستان‌ ها بدنه‌ های مرغوب استون‌ ور (تقریبا سفید) کاربرد دارند. ویژگی این بدنه ها مشابه با ظروف استون ور است.

انواع بدنه های کاشی دیواری     

 

انواع بدنه های کاشی دیواری:

بدنه های کاشی دیواری به چهار گروه تقسیم می گردد:

1-     بدنه های ماجولیکا

2-     بدنه های کاتوفوریت

3-     بدنه های ارتن ور

4-     بدنه های تک پخت سریع

 

 

بدنه های کاشی دیواری به چهار گروه تقسیم می گردد:

1-     بدنه های ماجولیکا: رنگ پس از پخت آن قرمز است. تخلخل آن 19 تا 24 درصد می باشد. معمولا استحکام خمشی آن کم است.

مشخصات بدنه های ماجولیکا:

1- زبره روی الک مش63میکرون برابر 5 الی 8درصد

2- استحکام خمشی خام و خشک بالا حدود 25 الیKg/Cm230 چون دو نوع رس را با هم مخلوط کرده ایم.

3- انقباض حین خشک شدن1/0 الی 3/0درصد است. و انقباض خشک زیر 5/0 درصد است.

4- حد رطوبت مجاز پس از خروج از خشک کن حدود 1درصد است.

5- جذب آب بدنه پس از پخت بیسکویت 16الی 22درصد است که این میزان مربوط به تخلخل های باز قطعه است. همیشه میزان تخلخل بیشتر از میزان جذب آب بدنه است چرا که تخلخل های قطعه شامل تخلخل های باز و بسته است. تخلخل های قطعه حدوداً 19 الی 24درصد است. اگر جذب آب قطعه صفر باشد، تخلخل صفر نیست.

6- انقباض حین پخت مثبت و منفی 2/0 است. علامت منفی به معنی انبساط است یعنی 2/0درصد منبسط شده است که این انبساط ناشی از blooting یکنواخت بدنه است.

7- ضریب انبساط خطی یا طولیC0/6-10*(1/7-3/3)

8- استحکام خمشی پس از پخت 100الی Kg/Cm2 150

 

2-     بدنه های کاتوفوریت: این بدنه ها نیز همانند بدنه های ماجولیکا قرمز و تیره هستند.

مشابه بدنه های ماجولیکا است فقط کربنات کلسیم کمتری نسبت به ماجولیکا دارد و لذا این بدنه ها Pert  کمتری نسبت به انواع ماجولیکا دارند.

مواد اولیه بدنه های کاتوفورت عبارتند از:

خاک رس آهکی – خاک رس غیر آهکی – مقداری شاموت – سیلیس (در صورت نیاز) – فلدسپات(در صورت نیاز) - بنتونیت(در صورت نیاز)

شاموت رس کلسینه شده است که انقباض وPert  ندارد که از ضایعات بیسکویت تهیه می شودو مقدار آن در این بدنه ها 8 الی 12درصد است.

3-     بدنه های ارتن ور: این بدنه ها بر خلاف دو گروه قبلی سفید رنگ هستند.

بدنه های ارتن ور به سه دسته تقسیم می شوند:

1- ارتن ورهای آهکی

2- ارتن ور های فلدسپاتی – آهکی

3- ارتن ور های فلدسپاتی – سیلیسی

مزایا و معایب ارتن ورها:

ویژگی بارز بدنه های ارتن ور، سفید پختی آنها است. از آنجایی که رنگ بعد از پخت این بدنه ها سفید است پس به همیمن دلیل به آنهادلیل به آنهاانگوب اعمال نمی شود.

بدنه های ارتن ور همگی دو پختند و در سیستم دو پخت احتمال بروز pinhole بسیار کمتر است. لذا به منظور پیشگیری از بروز عیبpinhole  هم به بدنه انگوب زده نمی شود بلکه انگوب اعمالی به دلیل افزایش تطابق ضریب انبساط حرارتی لغاب و بدنه اعمال می شود.

امّا گاهی بدنه های ارتن ور کاملاً سفید نیستند. البته سفیدی که در صنعت چینی از آن یاد می کنیم با سفیدی که در صنعت کاشی منظور است، متفاوت می باشد. بدنه ای که در صنعت چینی به آن بدنه زرد می گوییم ، در صنعت کاشی به آن بدنه غیر سفید گفته می شود.

سختی این بدنه ها بالا است بخصوص در مورد بدنه های فلدسپاتی سیلیسی، سختی بسیار بالا است. لذا فرسایش زودرس قالبهای پرس را باعث می شود. این فرسایش زودرس از طرفی جهت هزینه هایی که قالب پرس دارند، عیب محسوب می شود(ضرر اقتصادی مستقیم) از طرفی ابعاد قالبهای پرس را در طول مدت زمان دچار تغییر می کند.

4-     بدنه های تک پخت سریع یا همان مونوپروزا که این بدنه ها نیز رنگ سفید دارند.

از نظر نوع بدنه، در خلال این روش سه بدنه نسبتاً جدیدتر صنعتی مطرح می شود. یکی از بدنه های منوپروسا بدنه های کاشی گرانیتی و دیگری بدنه های کاشی گرانیتی با استفاده از تکنیک نمکهای محلول یا souluble salt می باشد.

تا بهمن ماه 1379 خورشیدی در ایران به روش منوپروسا کاشی دیواری تولید نمی شد. برای اولین بار در ایران تولید انبوه و صنعتی این محصول در کاشی احسان میبد آغاز شد. تولید بدنه های دیواری منوپروسا دارای ضریب سودآوری بالایی است، البته حساسیت تولید در کاشی دیواری تک پخت بسیار بیشتر از کاشی های کف دو پخت است.

بدنه های منوپروسا می توانند سفید پخت و یا قرمز پخت باشند.

عاری بودن مواد اولیه از اکسید آهن یا کم بودن میزان اکسید آهن در مواد اولیه منجر به تولید بدنه های منوپروسا سفید می شود. البته توجه داشته باشید حضور CaOو MgO در bateh مواد اولیه یا تشکیل اسپینل های آنها با Fe2O3 می تواند رنگ پس از پخت را سفیدتر کند. در اینجا نکاتی بسیار مهم در مقایسه با بدنه های دو پخت دیواری برای رسیدن به یک محصول سالم باید مورد توجه قرار گیرد. اولاً در اینجا بر سطح بدنه خام لعاب اعمال می شود پس باید استحکام خام و خشک محصول بالا باشد در غیر اینصورت حین حمل و نقل و بویژه در مرحله چاپ سیلک اسکرین شکستهای بسیار زیادی را شاهد خواهیم بود. در ترکیب این بدنه ها حتی الامکان حداقل مواد فرار باید موجود باشد وگرنه حین پخت منجر به بروز عیب pinhole خواهد شد. در تولید این بدنه ها از چند نوع رس استفاده می کنند اگر بدنه سفید پخت باشد رسهای مصرفی باید سفید پخت باشند.

بدنه های منوپروسا به عنوان بدنه های کاشی دیواری بکار می روند لذا بایستی حداقل جذب آببالای %12 داشته باشند لذا بدنه باید تخلخل داشته باشد یا باید تخلخل ایجاد و یا حفظ کنیم. جهت حفظ تخلخل یا ایجاد تخلخل، استفاده از مقادیر زیاد یعنی حدود 8-5 درصد از کربناتها بویژه کربنات کلسیم می تواند منجر به بروز عیب pinhole شود لذا مصرف کربناتها بخصوص کربنات کلسیم مضر خواهد بود البته در حال حاضر در اکثر کارخانجات ایران که کاشی منوپروسای دیواری تولید می کنند. کربنات کلسیم در فرمول به مقدار قابل توجهی حتی بیشتر از %8 وجود دارد ولی مطلب این است که بجای دمای پخت 1100درجه ناچارند در دمای پخت 1120تا 1140درجه استفاده کنند.

پارامترهای دیگری که در تولید بدنه های منوپروسا لحاظ می شود عبارتند از:

ترکیب لعاب و تاثیرش بر دمای Seeling

رژیم پخت مناسب

اختلاف مناسب بین دمای زیر و روی رولرها

انتخاب انگوب مناسب

مدت زمان پخت 45دقیقه، 36 دقیقه

سفالگران

در هنر نقاشی بر روی سفال از انواع رنگ برای تولید نقوش رنگارنگ و جذاب در طول تاریخ استفاده شده است. امروزه نیز همچنان فن نقاشی بر روی سفال متداول است. در این نوشتار با انواع رنگ های امروزی که برای نقاشی سفال استفاده می شود آشنا خواهید شد.

رنگهای سفالگری

سفالگران لالجین رنگهای زیر را می‌شناسند و برای لعاب دادن سفالهای خود به کار می‌برند:

رنگ سبز - برای درست کردن رنگ سبز ماده‌های زیر را به کار می‌برند:

1-  قلیا -و آن گیاهی است که در شوره زار می‌روید. قلیای سفالگران باید شیرین باشد. قلیای شور را در ساختن صابون به کار می‌برند. قلیا را در کوره‌ای چنان می‌سوزانند که شعله ور نشود و به هم بچسبد و به رنگ سیاه در آید. هر بار قلیای سوخته را سفالگران شش تا هفت ریال می‌خرند و آن را می‌کوبند و نرم می‌کنند.

2- سنگ سفید – سنگهای سفید را از بستر رودخانه‌های اطراف لالجین فراهم می‌کنند و سفالگران آن را می‌کوبند و خرد می‌کنند.

3- شیشه - ده من قلیا و ده من سنگ سفید را کوبیده را درهم می‌کند و برخاکستر نرمی که در پیرامون آتش کوره‌است می‌ریزند تا آب شود. ماده‌ای که از گداخته و در هم شدن قلیا و سنگ به دست می‌آید « شیشه » می‌نامند.

4- سرب پخته - سه من را در تابه‌ای (توا) می‌ریزند و آن تابه را در کوره می‌گذارند.  سرب کم کم آب می‌شود و پس از آن که تمام آن گداخته شد کمی کمتراز یک من قلع در آن می‌اندارند تا پس از آب شدن با سرب آمیخته گردد.

بر روی این همبسته گدازان چیزی مانند خاکستر پدیدار می‌شود که آن را با سیخی به کنار تابه می‌کشند و آن رفته رفته خود را می‌گیرد و به رنگ زرد زرنیخی در می‌آید و این کار چندان ادامه می‌یابد که تمام همبسته به همان صورت در آید.

ماده‌ای که به این روش در کنار تابه فراهم آمده بسیار داغ است و کمی قلع در آن می‌اندازند تا به بینند جرقه‌ای از آن می‌جهد یا نه. اگر جست می‌گویند سرب پخته‌است و آن را آهسته آهسته در ظرفی به نام « چیقاوان» که دو دسته چوبی می‌گذارند تا خنک شود.

5- مس سوخته - مقداری مس ( دَم قیچی) را بر خاکستر پیرامون آتش کوره می‌ریزند تا بسوزد. از سوختن آن، ماده‌ای مانند خاکستر به دست می‌آید که « مس سوخته» نامیده می‌شود.

6- لاجورد- مقداری لاجورد طبیعی را ( که آن را لاجورد خارجی می‌نامند) بر سنگی می‌ریزند و سپس سنگ دیگری می‌سایند و کم کم آب به آن می‌افزایند تا به صورت آبگون در آید.

7- پستاهی - دو من شیشه ( نگاه کنید به بالا)، دو من سرب پخته و یک من سنگ سفید را درهم می‌کنند و آن را در دستگاهی به نام اسیاب بیرون می‌آید سفید چرکین است و آن را یک « معیار» یا یک « پستاهی» می‌نامند.

برای ساختن رنگ سبز 180 مثقال از هر 7 مورد بالا را در هم و در آسیاب آمیخته و نرم می‌کنند. ماده آبگونی که به دست می‌آید رنگ سبزی است که می‌خواهند ولی در این هنگام سفید و چرکین است و سبزی ان پس از پخته شدن سفال در کوره پدیدار می‌شود. این آبگون را از کنار می‌گذارند تا برای رنگ‌آمیزی آماده شود.

برای لعاب کاری ( رنگ لعابی دادن به سفالینه‌های کوچک، آنها را در رنگی که می‌خواهند فرو می‌برند تا همه جای آنها از لعاب پوشیده شود و سپس رنگ کَعْبْ آنها را پاک می‌کنند تا هنگام پختن که سفالینه‌ها را روی هم می‌چینند، به یکدیگر نچسبند. برای لعاب کاری ظرفهای بزرگ، رنگ را با کاسه کوچکی روی می‌ریزند

رنگ زرد - دومن سنگ سفید و دو من سرب پخته را باهم می‌آمیزند و در « توا» می‌ریزند وآن را در کوره می‌گذارند تا به صورت خمیر در آید. سپس آن را با سیخی از « توا» 1  بیرون می‌آورند و در ظرف پر از آبی می‌ریزند. چون این آب سرد وآن خمیر داغ است به زودی خمیر در آب به صورت ماده‌ای خشک و پوک در می‌آید که آن را می‌کوبند در آسیاب با آب نرم و آبگون می‌کنند و از کتان می‌گذرانند.

رنگ قهوه‌ای - یک پستاهی و نیم من ملغ ٢  کوبیده در آسیاب می‌ریزند و با افزودن آب، آبگونی درست می‌کنند و سپس آن را از کتان می‌گذرانند. اگر « ملغ» بیش از نیم من باشد رنگ سیاه و اگر کمتر باشد رنگ سرکه‌ای از آن به دست می‌آید.

رنگ لاجوردی - هشت من سرب پخته و یک من قلع را در کوره آب می‌کنند و می‌گذارند سرد شود و سپس آن را می‌کوبند و دو من از این کوبیده را با یک من سنگ سفید و دومن شیشه و 36 مثقال لاجورد می‌آمیزند و با آب در آسیاب نرم می‌کنند و آن را از کتان می‌گذرانند.

 

لعاب‌کاری

برای لعاب کاری ( رنگ لعابی دادن به سفالینه‌های کوچک، آنها را در رنگی که می‌خواهند فرو می‌برند تا همه جای آنها از لعاب پوشیده شود و سپس رنگ کَعْبْ آنها را پاک می‌کنند تا هنگام پختن که سفالینه‌ها را روی هم می‌چینند، به یکدیگر نچسبند. برای لعاب کاری ظرفهای بزرگ، رنگ را با کاسه کوچکی روی می‌ریزند.

برای این که بدانند غلظت رنگ به اندازه ‌است یا نه ، نخست یک سفالینه را در آن فرو می‌برند و بیرون می‌آورند و سپس با خراشیدن رنگی که بر روی آن نشسته و دیدن قطر آن رنگ میزان غلظت را در می‌یابند.

اگر غلظت زیاد بود به اندازه لازم آب می‌افزایند و اگر کم بود رنگ را در آفتاب یا نزدیکی کوره می‌گذارند تا اندکی از آن آب بخار شود. البته این روش لعابکاری در ظرفهائی به کار می‌رود که سراسر آنها باید یک رنگ باشد و نقش و نگار نداشته باشد.

در لعاب کاری لانجین و کوزه که هم بزرگ و هم کلفت هستند، لعابی از پستاهی و 180 مثقال سرب پخته به کار می‌برند و ماده دیگری به آن نمی‌افزایند.

 

پی نوشت‌ها:

1. توا ظرفی ضخیم و معمولاً از جنس سفال به شکل بیضی است با ابعاد تقریبی یک متر در شصت سانتیمتر و دیواره‌ای به ارتفاع پنج سانتیمتر. البته تابه پخت سرب ثابت است و در داخل کوره ای کوچک قرار دارد.

2. ملغ یا مقل عنوان محلی مغن یا همان اکسید منگنز است که در ترکیب بعضی از لعابها به کار می‌رود.